خاله ریحانه
سلام گر دوی خاله (ارتقا پیدا کردی لپی من) می خوام امروز از یکی برات بنویسم که خیلی عزیزه. از خاله ریحانه یعنی آبجی خودم . خاله ریحان تا چند وقت پیش خونه ش از ما دور بود. ولی الان چندماهی میشه که اومدن نزدیک ما. خداروشکر. وقتی موقع سرکار رفتن مامان لیلا بشه تو باید پیش خاله زری و خاله ریحان باشی. حسابی خوش به حالت میشه. چون یکی از یکی مهربون تر. توو پست های قبلی نوشتم که وقتی خ بر حاملگی مامان لیلا رو شنیدم خاله ریحان مشهد بود و من اس ام اسی اول بهش گفتم. حالش خیلی خیلی قشنگ تز از من شد. چون پیش امام رضا بود و همون جا برای اومدن نماز شکر خوند و شدی بیمه ضامن آهو آقا امام رضا. برات از اونجا لباس تبرک اورد که وقتی به دنیا...
نویسنده :
خاله رزیتا
17:53